امیر مهدیامیر مهدی، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه سن داره

تقدیم به فرشته کوچک خوشبختی

از شیر گرفتنِ دلبرکم

1392/8/16 1:42
نویسنده : مامانی
1,984 بازدید
اشتراک گذاری

 

 Tiger Hello comment

سلام زندگیم خوبی؟خوشی؟سلامتی؟خب خدا رو هزار مرتبه شکر.ایشالا همیشه سالم وسلامت درپناه خدا باشیtotalgifs.com love2 gif gif 43.gif

 

خدمتت عرض کنم: ماجرای از شیر گرفتنت برام شده بود مثل کابوس.از 2 ماه پیش میخواستم از شیر بگیرمت ولی اینقدر وابسته شده بودی که دلم نمیومد از شیر بگیرمت.آخه میگن تنها دلخوشی بچه سینه مادرهبغلتو یه وبلاگی خوندم که بچه ای که از شیر میگیرین مثل یه فرد داغداره که عزیزشو از دست میده...الهی قربون خودتو صبوریت بشمماچدرست روز عید قربان بود که خیلی اذیت میکردی هر کاری کردم صبحانه نخوردی فقط میگفتی شیر.منم مصمم شدم که دیگه بهت شیر ندم.رفتم یه خورده شربت تب بر زدم به سینم.همین که بوش رو فهمیدی خودت گفتی تلخ تلخ....بمیرم الهی تا شب خیلی تحمل کردی.خودت میومدی سمتم وبا اشاره به سینم میگفتی مامان می می تلخ.از شانس بدم مامان جون کربلا بود وهیچ کس نبود که راهنماییم کنه.حضرت فاطمه زهرا رو به آب قسم دادم که زود مهر سینم از دلت بیرون برهناراحتtotalgifs.com love2 gif gif 44.gif

 

شب که شد با هزار ترفند وداستان تا خواب رفتی.بماند که قبلش رفتیم بیرون وحسابی خسته شده بودی.از ناراحتی هر کاری کردم شب خوابم نبرد.همش میگفتم صبح که شد دوباره بهت شیر میدم.دلم واسه به آغوش گرفتنت تنگ شده بود .در عرض نصف روز انگار 1 ماه بود بغلت نکرده بودم.نصف شب بهت شیر دادم ولی خودت متوجه نبودی.صبح که شد از خواب بیدار شدی اومدی که بهت شیر بدم .دوباره یادت اومده بود تلخه.زود کنار کشیدی ولی مشخص بود تو دلت غوغاس.بابایی که از سر کار اومد دوباره رفتیم بیرون(عکسهاش ادامه مطلب میزارم)فرداش به مامان جون زنگ زدم گفتم واسه امیرمهدی دعا کن از شیر گرفتمش.یهو مامان جون زد زیر گریهگریهباهام دعوا کرد گفت چرا نذاشتی خودم بیام؟مامان جون خیلی دوست داره...فرداش هم رفتیم خونه دایی سیامک وبا پسرش سرگرم بودی شب که دایی جون اومد رفتیم پارک.خسته که شدی رفتیم خونه.الان که دارم برات مینویسم فکر کنم 1 ماه بیشتر میگذره ولی بازم یادت که میاد میای پیشم میگی مامان می می بعد خودتم میگی نه نه تلخهقلبالهی فدای صبر وطاقتت بشمtotalgifs.com love2 gif gif 30.gif

 

این بود سرگذشت از شیر گرفتنت.کلی عکس گرفتم میزارم ادامه مطلب

هوراعکسها ادامه مطلبهورا

 

 totalgifs.com love2 gif gif 26.gif

خونه دایی سیامک(کنار فرزین نشستی)

شب با دایی سیامک وزندایی رفتیم پارک

یه شب هم رفتیم رستوران شرکت نفت

totalgifs.com lanches gif gif 32.giftotalgifs.com lanches gif gif 32.giftotalgifs.com lanches gif gif 32.giftotalgifs.com lanches gif gif 32.gif

به به چه غذاهایی(به نوشابه میگی نوفافه)الان که دارم مینویسم کنارم نشستی و میگی نوفافه میکام

کنار رستوران هم یه پارک بود که حسابی بازی کردی

التماس من وبابایی میکردی که شما هم باید بازی کنید.ما هم از خدا خواسته تا کسی نبود یاد بچه گیهامون افتادیم

یه شب هم رفتیم خونه دوستم رقیه جون که حسابی با دخترش بازی کردی

اتاق نیایش خانوم

خودت ونیایش رفتین بیرون خونه بازی کردین

 

نوشته شده:16/8/92 ساعت2 بامداد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان یاسمن و محمد پارسا
16 آبان 92 9:13
افرین امیر مهدی جونم الاهی مامان فدای دل مضطربت
نازی
16 آبان 92 11:39
عزیزم اون مطلب شخصی و رمز اون فقط به خودش دادم
مامان فرنیا
16 آبان 92 17:06
نگران نباشید درسته که از شیر دور شدن برای بچه ها سخته اما خیلی هم براشون لازمه خیلی خوبه که گل پسر اصلا اذیت نکرده و با مامان همکاری کرده اخه بیشتر برای ما مامانها سخته واقعا ادم دلش برای در اغوش گرفتنشون تنگ میشه
محمد81
16 آبان 92 22:02
ماه محرم و شهادت امام حسین (ع) را به شما تسلیت می گویم.عکس ها و متن های ماه محرم و شهادت امام حسین (ع) در وبلاگ من.با تشکر.
سمیه مامان زینب
16 آبان 92 23:25
سلام عزیزم چقدر خوب که امیر مهدی جون زیاد اذیت نشد ولی فک کنم برا مامانی خیلی سخت بود
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
17 آبان 92 1:06
افرین به تو پسر خوب و دوست داشتنی افرین که انقدر صبر و تحمل به خرج دادی عکساتم دیدم خیلی قشنگ بود ممنون خاله جونم
مامان محمدطاها
17 آبان 92 12:00
وای من این موفقیتو از صمیم قلبم تبریک میگم


مرسی خاله جون
محمد81
17 آبان 92 12:50
سلام.خوبین؟من عکس های جدید ماه محرم و شهادت امام (ع) رو تو وبلاگم دارم.اگه دیدین یک نظر هم بدین.
مامان طاها
18 آبان 92 10:00
امیدوارم خدا هم به خودت هم به پسر گلت صبر بده و بتونید این مرحله سخت رو به آسونی پشت سر بزارید.


ممنون عزیزم برامون دعا کن
مامان طاها
18 آبان 92 10:01
عکسها خیلی قشنگ بود.
ببوس پسر ناز و خوشگلتو.


ممنون عزیزم
مامان فرنيا
18 آبان 92 10:07
ماماني ايشالله زود اميرمهدي جونم اين مرحله را هم پشت سر ميگذاره ولي بهترين كار را ميكني يعني خسته بشه كه زود و بدون كمك مي مي بخوابه


الان چند روزه دوباره یادش افتاده به می می.نمیدونم چیکار کنم؟؟؟؟
مامان فرنيا
18 آبان 92 10:08
امير مهدي جون نوفافه خوب نيست كم بخور باشه


آخه خاله جون وقتی بابام روزی 2 تا نوفافه میخوره خب منم عادت کردم خخخخخووووو
مامان فرنيا
18 آبان 92 10:08
ما هم به بهانه فرنيا خيلي زمانها ياد بچگيها ميكنيم


مامان رادین
18 آبان 92 14:43
به به آفرین به شما گل پسر

ایشالا شیر مامانی سازگار باشه و همیشه در سلامتی و تندرستی زندگی

یه خسته نباشید هم به مامان گل


ممنون خاله جون
مرسی شما لطف دارین
چرا آدرس ندارین؟؟؟؟
مامان فرنيا
19 آبان 92 13:33
به بابا بگو اصلا نخوره خيلي بد هر كي نوفافه بخوره امير مهدي دوستش نداره


باشه خاله جون بهش میگم ولی میدونم فایده نداره چون مامانم هم خیلی بهش میگه نوفافه نخور ولی کو گوش شنوا
مامان ابوالفضل
25 آبان 92 16:11
سلام دوست خوبم خداروشکر .ماشالله به این گل پسر حسابی مردی شده براخودش.
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم ممنون که بهمون سر میزنی
مامان نگار
11 آذر 92 14:15
سلام مامانی ممنون که به ما سر زدین رمز مطالب وبلاگ رو براتون خصوصی می فرستم
امیرحسین
18 آذر 92 9:33
کدوم موفقیت بگین ما هم بدونیم
مامانی
پاسخ
همین که بچه 2سال شیر خورد.تنها دلخوشیه بچه تو این دنیا شیر مادره.بعد از 2 سال یهو این دلخوشیو ازش بگیریم بهش چی میگی؟؟؟؟؟؟خب موفقیت بزرگیه که بدون مشکل تونست با این مساله کنار بیاد
مامان محمد و ساقی
20 آذر 92 23:46
آفرین به امیرمهدی که دیگه برای خودش آقاااااااااااااااااااا شده عزیزم هم برای خودش خوبه و هم شما زیارت مامان جونت قبول باشه این همون پل رنگین کمون؟یاد گرفتم اهواز رو نوفافه هزارماشالله دیگه بزرگ شده
omi
5 دی 92 23:40
سلام http://qalebeamir.niniweblog.com/