امیر مهدی جیگر رفت مشهد الرضا
سلام پسر گلم عزیز مامان زیارتت قبول باشه گلم.این اولین سفر زیارتی هست که رفتی انشاالله سفر بعدی کربلا بریم
سلام دوستای گلم انشاالله حال خودتون و نی نی جونی هاتون خوب باشه بخدا اینقدر دلم برای نی نی وبلاگ و دوستهام تنگ شده بود که نگو.ببخشید که بی خبری رفتیم آخه رفتنمون جریان داشت که براتون تعریف میکنم
یه روز عمو جونه امیر مهدی اومد خونمون گفت من نذر امام رضا یه گوسفند دارم چند بار خواب دیدم که حتما باید برم و نذرمو بدم شما هم بیاین با هم بریم .ولی زود باید بریم و برگردیم که مبینا(دخترش) میخواد بره مدرسه.ما که اصلا قصد رفتن نداشتیم هوایی شدیم که بریم.ولی بلیط از کجا باید می اوردیم؟؟؟؟؟
دوست داداشم(سیامک)تو آزانس کار میکرد بهش زنگ زدیم بلیط قطار بگیره گفت اصلا حرفشو نزنید بلیط ها تا 7 مهر فروخته شدن.گفتیم خوب هواپیما گفت هواپیما هم گیر نمیاد ولی من سعی میکنم که براتون جور کنم.من گفتم اگه قسمته و امام رضا دعوتمون کرده حتما بلیط جور میشه.شبش زنگ زد . گفت رفت براتون جور کردم واسه 15 شهریور
ولی برگشت هنوز جور نشده رفتمون هواپیمایی نفت بود.خلاصه نیم ساعت دیگه زنگ زد گفت خیلی خوش شانس بودین برگشت هم 21 شهریور هواپیمایی ماهان جور شد.من خیلی خوشحال بودم چون مامان جون هم باهامون بود ولی از یه جهت دلهره داشتم که مبادا اذیت بشی .اومدم تو وب بنویسم که داریم میرم مشهد دیدم نی نی وبلاگ قطعه فکر کنم سرور رو داشتن ارتقا میدادن.تا روز آخر اومدم بنویسم هنوز قطع بود این شد که بدون خداحافظی رفتم به بزرگی خودتون ببخشید.ولی حسابی برای همتون دعا کردم
راستی من و امیر مهدی جونم مریض شدیم هنوز هم خوب نشدیم دعا کنید امیر مهدی زود خوب بشه.
بعد سر فرصت میام اتفاقات مشهد رو مینویسم خیلی عکس گرفتم همه رو میزارم فعلا بای
حالا خودم هزار کار داشتم هی می اومد لباسهای داخل چمدون رو میریخت بیرون خودش مینشست داخلش
بهش میگفتم امیر مهدی مامان بیا بیرون کار دارم اینجوری ادا در میاورد
ادامه دارد