امیرمهدی و شیرین کاری هاش
سلام سلام بازم سلام به همه دوستان گلم انشاالله که خودشون و فرشته کوچولوهاشون خوب و سلامت باشن الهی آمین
یه سلام به زیبایی شیرین کاریهات به یکی یدونه مامان
مامان جان ببخش که دیر به دیر میام واست مینویسم.آخه تا حالا وقتی میخوابیدی میومدم پست جدید مینوشتم ولی حالا از بس خسته میشم لحظه شماری میکنم تا بخوابی که منم یه خورده استراحت کنم.آخه ماشاالله یه خورده شیطون شدی.دوست داری سر از همه چی در بیاری.به همه چی دست بزنی.منم باید مراقبت باشم تا خدایی نکرده اتفاقی برات نیوفته.
حالا کمی از کارهای قشنگت بگم:
در تاریخ24اردیبهشت91 سینه خیز رفتی هووووورا
درتاریخ30اردیبهشت91چهار دست وپا رفتی هووووورا
دقیقا روز تولد حضرت علی(ع)بدون کمک نشستی هوووووورا
هرچیزی که ببینی بلافاصله بدون هیچ وقفه ای میزاریش تو دهنت.....به قول مامان کیاوش لنگه کفشم ببینی میخوری
هروقت میای بغلم دهنتو باز میکنی و حمله به سوی صورت مامانی...این گوشواره ها و موهام از دستت در آسایش نیستن.عاشق تلفن و کنترل تلوزیون وموبایل و لب تاپ ودوربین و ماشین سواری و کلا بگم عاشق تکنولوزی هستی
خیلی زیاد بهونه گیر شدی.بابایی هم بیشتر وقتها میبرت بیرون.هرکی هم رد میشه لپ کوچولوتو میکشه.
راستی غذا خوردنت هم واسا خودش فیلمی شده.با شعر و آواز و.....و هزار ترفند تا چند قاشق بخوری.بستنی خیلی دوست داری
الان چند روزه سوار روروئک میشی،زیاد خوشت نمیاد
عاشق بازی دالی هستی.پتو میزاریم رو سرت منتظر میمونی تا پتو رو برداریم بگیم دالی.یه کیفی میکنی قربون قدوبالات برم الهی
راستی دیشب با دایی بابک و زندایی و بچه هاش یه گشتی خونه بعضی فامیلا زدیم.
٢ تا فرشته کوچولو به جمع فامیل پیوستن قدمشون مبارک باشه.ازشون عکس گرفتم میزارم واست.
اینجا ساعت 10 صبح تازه صبحانه خوردی
اینجا بابایی کلاه عروسک رو گذاشت سرت
عاشق این مدل خوابیدنتم فدات بشم الهی
فدای اون خندهات
این اسما خانومه (نوه عموی مامانی)2 ماه ازت کوچیکتره
اینم رضوان خانومه (قدمش مبارک)
اینم نرگس خانومه(قدمش مبارک)